دانلود آلبوم محسن چاوشی - ابراهیم
دانلود ابراهیم از محسن چاوشی با لینک مستقیم
Download Album Mohsen Chavoshi - Ebrahim
(ترانه های این آلبوم برگرفته از مجموعه غزل های "منجنیق", اثر حسین صفا میباشد)
آهنگسازی و تنظیم: محسن چاوشی ؛ تنظیم قطعه ۴ و ۵: فرشاد حسامی ؛ تنظیم قطعه ۶: شهاب اکبری
گیتار الکتریک: عادل روح نواز ؛ پیانو: توحید نوری ؛ ویولن و سه تار: میثم مروستی
(باز پخش)
دانلود آلبوم محسن چاوشی ابراهیم
(هم اکنون میتوانید با دانلود قانونی این آلبوم از طریق لینک زیر, محسن چاوشی را جهت ادامه فعالیت هنری حمایت نمایید)
دانلود قانونی آلبوم - (کیفیت 128 - FLAC)
متن آهنگ ببُر به نام خداوندت
چه حکمتیست در این مُردن در عاشقانه ترین مُردن و مغز را به فضا بردن و گریه را به خلا بردن چه حکمتیست که در آغاز نگاه من به سرانجام است
ببُر به نام خداوندت که لطف خنجر ابراهیم به تیز بودن احکام است نبخش مرتکبانت را تو حکم واجب الاجرایی و عشق جوخه اعدام است به دست آه بسوزانم که شعله ور شدنم دود است کفن به سرفه بپوشانم که سر به سر بدنم دود است و نخ به نخ دهنم دود است غمت غلیظ ترین کام است هی و نخ به نخ دهنم دود است غمت غلیظ ترین کام است هی
نگاه من به سرانجام است... سرنگ ها همگان قرمز و رنگ ها همگان قرمز سماع مولویان قرمز جهان کران به کران قرمز که نقشی از رُژ گلگونت هنوز بر لب این جام است بگو ستاره دردانه در انزوا رصدخانه کدام کوزه شکست آن روز که با گذشت نهصد سال هنوز حلقه دستانش به دور گردن خیام است هی هنوز حلقه دستانش به دور گردن خیام است هی
ببین چقدر اسیرم من چنان بکش که پس از مُردن هزار بار بمیرم من دسیسه های تو میبینی ورید پاک امیرم من که در تدارک حمام است چه حکمتیست در این مُردن در عاشقانه ترین مُردن و مغز را به فضا بردن و گریه را به خلا بردن چه حکمتیست که در آغاز نگاه من به سرانجام است چه حکمتیست که در آغاز نگاه من به سرانجام است نگاه من به سرانجام است...
متن آهنگ در آستانه پیری
در آستانه پیری گلایه از شب دنیا بد است مرد حسابی به احترام دیازپام بدون قصه و بوسه تلاش کن که بخوابی تو مثل برده خانه وبال گردن روزی کسی نگفت نباید که از نهاد بسوزی تو آفتاب نبودی که بی دریغ بتابی چه اسب ها که درونت به اهتزاز درآمد به شیهه عمر گلویت کشان کشان به سر آمد تو را که بست به گاری که روز مزد عذابی لگد زدند به شیری که صبر غرش او بود شکست یوزپلنگی که رام و آینه خو بود و از فراز دهانی سقوط کرد عقابی دلیر ماندی و نان را به خون زدی که نمیری به هرزه پا ندواندی از این دوندگی آخر چه میرسد به جماعت جز آخوری و طنابی
شناس عالمی اما شناسنامه نداری و دائم الغمی اما خودت ادامه نداری غرور منقطع النسل عماره ساز خرابی تو برگزیده نبودی قبول کن که نبودی قبول کن که رسولی بدون معجزه هستی بلند مسئله هستی ولی بدون کتابی دریچه ای که تپید و جهان کوچک ما را به نور خوان گرفتست بیا و زنده شو ای ماه که مثل فاتحه هر شب بر این دریچه بتابی هزار ماهی تنها فدای آبی دریا هزار بسته مسکن فدای این غم برنا هزار گَله درنا فدای وسعت آبی گلایه از شب کوچک ولک به شیوه کودک بس است حزن مبارک شبت بلند غمت نیز غمت بخیر شبت نیز شب است مرد حسابی
متن آهنگ همراه خاک اره
همراه خاک اره تف می کنم طعم بیدار بودن را با سرفه ام در خواب حس می کنم درد نجار بودن را از نردبان بودن بسیار غمگینم از آسمان بودن بسیار غمگینم تمرین کنم باید دیوار بودن را چون فوج ماهی ها در نفت میمیرم دریای آلوده دارد به آرامی کم می کند از من بسیار بودن را وقتی نمیمیرم هم دردسر سازم هم دست و پا گیرم اما به هر تقدیر باید تحمل کرد سربار بودن را وقتی نمیمیرم هم دردسر سازم هم دست و پا گیرم اما به هر تقدیر باید تحمل کرد سربار بودن را
در سینه ام بم ها با کوهی از غم ها پیوسته لرزیدن پس دفن خود کردم همراه آدم ها جاندار بودن را روزی اگر زاغی روباه را بلعید جای تاسف نیست هیهات اگر روزی صابون بیاموزد مکار بودن را بیرون تراویدست از گور من بهرام از کوزه ام خیام از مستیم حافظ سر مشق میگیرد هوشیار بودن را وقتی نمیمیرم هم دردسر سازم هم دست و پا گیرم اما به هر تقدیر باید تحمل کرد سربار بودن را وقتی نمیمیرم هم دردسر سازم هم دست و پا گیرم اما به هر تقدیر باید تحمل کرد سربار بودن را
متن آهنگ لطفا به بند اول سَبابه ات بگو
لطفا به بند اول سبابه ات بگو یک ذره صبر و حوصله اش بیشتر شود از بخل زنگ خانه من سکته می کند دستت اگر کمی متمایل به در شود در می زنی که وارد تنهاییم شوی اما بعید نیست زمانی که می روی در از خودش جلای وطن گفته مثل من در جستجوی در زدنت در به در شود این بچه لاکپشت نگون بخت سال هاست از تخم در می آید و سوی تو می دود اما مقدر است در آخرین قدم یعنی در آستانه دریا دمر شود نُه ماه غلت خوردم و اصرار داشتم در آن رحم لباس شوم تا بپوشی ام یا کاسه ای شراب شوم تا بنوشی ام هر نطفه ای که دوست ندارد پسر شود هر نطفه ای که دوست ندارد ورم شود گفتم ورم شوم ورمی در درون تو تا هی بزرگ تر بشوم تا جنون تو همراه قد کشیدن من بیشتر شود اما پسر شدم که تو را آرزو کنم هی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم اما پسر شدم که تو را آرزو کنم هی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم
اما پسر شدم که تو را آرزو کنم هی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم پیوسته آرزو کنمت بلکه آرزو از شرم ناتوانی خود جان به سر شود
دستت مبارک است که چک می زند به گوش دستت مبارک است که می آورد به هوش عیسای دست های مبارک بزن مرا تا مُرده ای به زنده شدن مفتخر شود اما پسر شدم که تو را آرزو کنم هی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم اما پسر شدم که تو را آرزو کنم هی جان به سر شدم که تو را آرزو کنم
متن آهنگ ای ماه مهر
مادر مداد قرمز من کو, کو لقمه های نان و پنیرم آخر چگونه بیست بگیرم وقتی که دست های فقیرم فردای درس آن همه باید در جستجوی کار بمیرند
ای ماه مهر زهر هلاهل بازآ که زنگ های ثلاثه روزی هزار بار بمیرند تا کودکان به وقت دبستان از ترس امتحان نهایی با نمره چهار بمیرند ای ماه مهر ماه بد اخلاق با ایده های محکم و خلاق ما را بزن به خط کشی از چوب ما را بزن به ترکه مرطوب تا در درون کودک دیروز مردان بی شمار بمیرند مادر مداد قرمز من کو, کو لقمه های نان و پنیرم آخر چگونه بیست بگیرم وقتی که دست های فقیرم فردای درس آن همه باید در جستجوی کار بمیرند
دل بادبادکیست حصیری آهی که می وزد دل ما را تا اوج می برد به اسیری با هر نخ بریده شهیدی ست دل های رفته را بگذارید در اوج افتخار بمیرند
در این کلاس های رفوزه لای کتاب های عجوزه ما چیستیم بر دره کوزه سقای علم دست بجنبان تا گوش های تشنه به دست چک های آبدار بمیرند روزی هزار بار بگو آب روزی هزار بار بگو نان مادر مرا ببر به دبستان تا روی شاخه های جوانم گنجشک های توی دهانم روزی هزار بار بمیرند مادر مداد قرمز من کو, کو لقمه های نان و پنیرم آخر چگونه بیست بگیرم وقتی که دست های فقیرم فردای درس آن همه باید در جستجوی کار بمیرند
متن آهنگ جهان فاسد مردُم را
جهان فاسد مردم را بریز دور و در این دوری به عطر نافه خود خو کن کمین بگیر جهانت را سپس شکارچیانت را به تیر معجزه آهو کن مفصلن زمستان ها و برف نسخه خوبی نیست برای سرفه گلدان ها گلی نمانده خودت گل باش تو را بکار و شکوفا شو تو را بچین و تو را بو کن دلم دف است نیستانا نگاه صوفی ناخوانا جهان پریشی مولانا دهان پریشی مولانا تو خانقاه منی، با من بچرخ و یاحق و یاهو کن
شب است یک تنه زیبا شو و چند ماه شکیبا شو سپس مرا متولد کن بتاب روی شبم دریاب و جوجه اردک زشتم را به زیر بال و پرت بو کن کسی نمیشنود ما را اگر که روی سخن داری و درد حرف زدن داری اگر دهان خود هستی اگر زبان خودت هستی به گوش های خودت رو کن دوتا بریده از شانه دوتا خجول دو دیوانه منم دو دست که میخواهم بغل بگیرمت ای جنگل تفقدی نظری چیزی به این دو ساقه کم رو کن مسم که پخش و پلا هستم دچار درد و بلا هستم تو عادلی که طلا هستی به کیمیای مساواتت تو را بدل به خودت اما مرا بدل به ترازو کن تو را ببوس که لب هایت هنوز طعم عسل دارد تو را بخواه که آغوشت هنوز میل بغل دارد تو را بکار و شکوفا شو تو را بچین و تو را بو کن
متن آهنگ تو در مسافت بارانی
تو در مسافت بارانی و غم درشکه ای از اشک است و اشک شیهه کوتاهی من و تو آخورمان مرگ است از این درشکه بیا پایین تو نیز شیهه بکش گاهی
بتاز گله اکسیژن و راه مال رویی چیزی به سمت پنجره پیدا کن هوای حبس نفس گیر است بتاخت قفل مرا وا کن بتاز ای که پر از راهی منم که لک لک غمگینی به روی دود کشت هستم منم که ماهی دریای بلند موی مشت هستم منم که طعمه قلابم مرا شکار کن ای ماهی منم شکار شکارم کن سپس ببوس و بچرخانم سپس بچرخ و ببوسانم سپس چه کار چه کارم کن چه کار هرچه تو میخواهی ست بخواه آن چه که میخواهی آهای بینی سر بالا از این درشکه بیا پایین به من بچسب همین الان مرا ببوس همین حالا که زندگی دو سه نخ کام است و عمر سرفه کوتاهی
متن آهنگ ما بزرگ و نادانیم
ما بزرگ و نادانیم مثل گاو مینوشیم مرتعی سرابی را قحطی است و میدانیم گریه غرق خواهد کرد اسب های آبی را هم درشت و غمگینیم هم سیاه و بدبینیم هم برای آبادی قطره ای نمیباریم هم نگه نمیداریم حرمت خرابی را شب که میشود خوابیم صبح و ظهر هم خوابیم عصر هم که تا شب خواب شب دوباره تا شب خواب توی خواب می بینیم روز آفتابی را خوب خوب و خوشبختیم خشک و سفت و سرسختیم ما در اوج تنهایی چون زنان هرجایی خوبه خوب میدانیم راه دوست یابی را گاو اسب انسانیم حافظان عرفانیم حامیان زن هستیم بندگان تن هستیم پاس پاس میداریم عشق رختخوابی را
علم در نوردیده ساختار پیچیده جاهلان فهمیده ما ربات ها روزی درک می کنیم آیا فهم اکتسابی را مفلسیم در خوردن ممسکیم در مردن ما که از خسیسان و جمله کاسه لیسانیم ترک می کنیم آیا این گدا مآبی را رخت بخت پوشیدیم مثل گاو نوشیدیم مثل اسب کوشیدیم مثل اشک جوشیدیم گریه غرق کرد آنگاه اسب های آبی را خوب خوب و خوشبختیم خشک و سفت و سرسختیم ما در اوج تنهایی چون زنان هرجایی خوبه خوب میدانیم راه دوست یابی را گاو اسب انسانیم حافظان عرفانیم حامیان زن هستیم بندگان تن هستیم پاس پاس میداریم عشق رختخوابی را
از اساس استادیم در جناس استادیم فاضلیم در دانش فاضلیم در خوانش ارج مینهیم اما شعر فاضلابی را
(هم اکنون میتوانید با دانلود قانونی این آلبوم از طریق لینک زیر, محسن چاوشی را جهت ادامه فعالیت هنری حمایت نمایید)